اوااوا، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 2 روز سن داره

هدیه اسمانی’اوای دلنشین زندگی,

nst سوم

٩ابان دوباره برای نوار قلب رفتم و دوباره افت ضربان قلب داشتی.دوباره دکتر گفت که خیلی خطرناکه و باید فردا بیایی بیمارستان و یک نوار دیگه ازت بردارم تا ببینم چه جوریه.وسایلت رو هم بیار که شاید قرار باشه بستری بشی برای عمل .   امروز 37 هفته ام تمام شد و نسبت به هفته گذشته خیلی بهتره  و تو یک هفته بیشتر رشد کردی. ولی باز هم خیلی نگرانتم. فقط دعا میکنم سالم باشی.  
14 آذر 1391

nst دوم

امشب 3ابان 91 . با بابایی و رهایی رفتیم تا نوار قلب دومم را بگیرم.قرار بود اگر که افت ضربان داشته باشی دکتر تو رو زودتر از موعد به دنیا بیاره. اگر این اتفاق می افتاد باید تو رو زیر دستگاه میخوابوندن.من که اصلا تحملش رو نداشتم. ولی خدا رو شکر همه چیز خوب بود و به خیر گذشت.با این حال امپول های بتازون که برای باز شدن ریه ها ست رو زدم. حالا تا هفته دیگه باید صبر کنیم تا ببینیم نوار قلب بعدی چه نتیجه ای داره. تا هفته دیگه هر روز هزار روز میگذره.کاش تموم می شد.  
14 آذر 1391

اولین nst

از تاریخ 2ابان 91 ,که همزمان با تاریخ تولد خودم هم بود nst یا همون نوار قلب گرفتن ها شروع شد. چون دیابت بارداری داشتم دکتر می گفت باید هر هفته بیایی و ضربان قلب بچه رو کنترل کنیم. اولین نوار قلب رو گرفتم و نشون دکتر دادم. گفت که افت ضربان داره.باید فردا شب هم بیایی و بگیری . البته من دلم روشنه.ان شا,ا... که چیزی نیست و تو سالمی. دلم میخواد این روزها زودتر بگذره. زود بیا.  
14 آذر 1391